kolbe asheganeye ma 2ta
taghdim b tamame asheghaye donya
سخن از پوند سست دو نام آری آری سخن عشق نشانی دارد در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز هرکسی بر حسب فکر گمانی دارد به سر رود خروشان حیات آب این رود به سرچشمه نمیگردد باز بهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز “ خانه ای میسازیم در بلندای بهار بر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می روید از احساس گل سرخ مدد می گیریم. و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد. پایان هر رفتن رسیدن است و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است در این آغاز همسفر ما باشید یادتونه بچه بودیم می گفتین شاخه ای از گل یاس بوته ای از گل مریم بغلی از گل از گل سرخ همه را دسته کنیم برگیریم و بسازیم سبدی از پر طاووس سپید تا دهیم مژده بر آنان که در این بزم به ما پیوندند هم ره دلشدگان راهی میخانه شدیم قدمی رنجه کنید و در ما بگشایید طرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم در فراسوی بهار، ما ترا میخوانیم تا به لطف قدمت این دل کوچک ما گل به دامن بشود در انتظاریم با گل حضور خود محفل آرای سرور ما باشید حضور شما در این جمع نشانه پاکترین محبتهاست بهار را به استقبال برویم. حضورت ای دوست قدمهایمان را استوار و دلهایمان را گرم میکند عشق از زندگی کردن بهتر است و به هرآنکه دوستتر میداری بچشان که: دوست داشتن از عشق هم برتر است. در پگاه آغازین این سفر همراهمان باشید زیر پا فرش غرور در حصارش همه تکرار صفا ما در این جمع لطیف لطف دیدار تو را میطلبیم موسم نیلوفران ما شما را میخواند و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است در این آغاز همسفر ما باشید که دراز است ره مقصد و ما نوسفریم دشت آرزوها گستراندهایم تا هر خاطرهای را به زیبایی در دلها بیاوریم که زندگی تنها یادگاری از محبت است شوق فشردن دستان شما برایمان انتظاری است شیرین پیوستن و یکی شدن را لطف حضور شما در جشن این آغازمایه شادی ما خواهد بود دل بستهایم به صبح سپید، به سپیدی بلندترین تیله خورشید دل بستهایم به زندگی، با ما باشید. ایشاا.. خوشبخت بشین حالا دعاتون مستجاب شد سایه بانش همه عشق زیر پا فرش غرور و حصارش همه تکرار صفا ما در این جمع لطیف لطف و دیدار تو را می طلبیم حضور شما در این جمع نشانه پاکترین محبتهاست در فراسوی بهار، ما ترا میخوانیم تا به لطف قدمت این دل کوچک ما گل به دامن بشود در انتظاریم با گل حضور خود محفل آرای سرور ما باشید مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما با گل وجود خود محفل آرای سرور ما باشید با نوایی از پیوند با آمدنتان هم صدایمان باشید هم ره دلشدگان راهی میخانه شدیم قدمی رنجه کنید و در ما بگشایید طرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم شاخه ای از گل یاس بوته ای از گل مریم بغلی از گل از گل سرخ همه را دسته کنیم برگیریم و بسازیم سبدی از پر طاووس سپید تا دهیم مژده بر آنان که در این بزم به ما پیوندند بهار را به استقبال برویم. حضورت ای دوست قدمهایمان را استوار و دلهایمان را گرم میکند پیوند جاودانه ی مهری ست در نهان پیوند جاودانه ی ما ناگسسته باد تا آخرین دم از نفس واپسین ما این عهد بسته باد خدایا به هر آنکه دوست میداری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است و به هرآنکه دوستتر میداری بچشان که: دوست داشتن از عشق هم برتر است. مقدمتان به دیده منت یادگاری که در این گنبد دوار بماند در پگاه آغازین این سفر همراهمان باشید ما گره خواهیم زد دلها را با عشق زندگی را با مهر ما به یک آینه یک بستگی پاک قناعت داریم مقدمتان را گرامی میداریم زیر پا فرش غرور در حصارش همه تکرار صفا ما در این جمع لطیف لطف دیدار تو را میطلبیم بوی خوش وصل آمد شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی آنجا که دوست داشتن تنها کلام زندگی است. موسم نیلوفران ما شما را میخواند. بهم رسیدن یعنی آغاز با هم ماندن یعنی زندگی زندگی با عشق یعنی کامیابی که دراز است ره مقصد و ما نوسفریم دشت آرزوها گستراندهایم تا هر خاطرهای را به زیبایی در دلها بیاوریم که زندگی تنها یادگاری از محبت است شوق فشردن دستان شما برایمان انتظاری است شیرین پیوستن و یکی شدن را لطف حضور شما در جشن این آغازمایه شادی ما خواهد بود ما را در این میثاق همراه باشید پیوند جاودانه مهری است در نهان پیوند جاودانه ما ناگسسته باد تا آخرین دم از نفس واپسین ما این مهر بسته باد منجی جهان منتدار حضور شمائیم. آنها زندگی مشترک خود را جشن میگیرند با تشریف فرمائی خود سرافرازشان فرمائید دل بستهایم به صبح سپید، به سپیدی بلندترین تیله خورشید دل بستهایم به زندگی، با ما باشید.
نظرات شما عزیزان:
و هم آغوشی در اوراق کهنه یک دفتر نیست
سخن از گیسوی خوشبخت من است
سخن از دستان عاشق ماست
که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فراز شبها ساخته اند
.
.
.
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
.
.
.
” باز کن پنچره را من تو را خواهم برد
.
.
.
……و…….
.
.
.
عشق بهانه آغاز بود آغاز قشنگترین صبحدمان زندگی
عشق بهانه سبز با هم زیستن بود
و اینک وصال…
بارش خوشبختی است بر آشیان عاشق ترین دستها
رونق بهاری ترین ثانیه های زندگی ما باشید
.
.
.
از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیم
بهای عشق چیست به جز عشق
به هم رسیدن یعنی آغاز
باهم ماندن یعنی زندگی
زندگی با عشق یعنی کامیابی
.
.
.
متنهای بسیار زیبا برای کارت عروسی
ایشاا…عروسیتون
حالا وقتشه تشریف بیارید!
.
.
.
دلمان می خواهد با نسیم سحری
.
.
.
من و او هم سفری یک دل و یک دانه شدیم
.
.
.
لانهای ساختهاند با گل یاس سفید
.
.
.
آغاز زندگی نوین خویش را جشن میگیرند
.
.
.
برانیم تا دلهایمان را به مهر پیوند زده
.
.
.
خدایا به هر آنکه دوست میداری بیاموز که:
.
.
.
بار سفر بستهایم به قصد دریای همدلی
.
.
.
خانهای ساختهایم سایبانش همه عشق
.
.
.
میخواهیم مهربانی را بیاموزیم
.
.
.
پایان هر رفتن رسیدن است
.
.
.
همتمان بدرقه راه کن ای طایر قدس
.
.
.
دست در دست هم نهادهایم و سفره دوستی را در
.
.
.
آغاز میکنیم زیستن را
.
.
.
مرا به رجعت خورشید باور است هنوز
.
.
.
یادتونه بچه بودیم میگفتین
.
.
.
خانه ای ساخته ایم
.
.
.
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
.
.
.
آغاز زندگی نوین خویش را جشن میگیرند
.
.
.
لانهای ساختهاند با گل یاس سفید
.
.
.
ساقی به نور باده برافروز جام ما
.
.
.
در انتظاریم
.
.
.
می سراییم با هم شعر شکفتن را در باغی از آرزو
.
.
.
من و او هم سفری یک دل و یک دانه شدیم
.
.
.
دلمان می خواهد با نسیم سحری
.
.
.
برانیم تا دلهایمان را به مهر پیوند زده
.
.
.
قلب من و تو را
.
.
.
روز وصل دوستداران یاد باد
.
.
.
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
.
.
.
بار سفر بستهایم به قصد دریای همدلی
.
.
.
زندگی رسم خوشایندی است
.
.
.
خانهای ساختهایم سایبانش همه عشق
.
.
.
حافظ شب هجران شد
.
.
.
با سنت عشق گرد هم میآییم
.
.
.
میخواهیم مهربانی را بیاموزیم
.
.
.
معنای عشق چیست بجز عشق
.
.
.
همتمان بدرقه راه کن ای طایر قدس
.
.
.
دست در دست هم نهادهایم و سفره دوستی را در
.
.
.
آغاز میکنیم زیستن را
.
.
.
زیر بام سعادت پیمان مهر میبندیم
.
.
.
قلب من و تو را
.
.
.
در پیشگاه حجت محض زمان مهدی(عج)
.
.
.
ای کاش عشق را زبان سخن بود
.
.
.
مرا به رجعت خورشید باور است هنوز
.
.
.
در میان همه گلهای نجیب گل مریم چیدم
و در این محفل عشق با دوصد شاخه یاس
مقدم پاک شما یاران را همه گل میکاریم
.
.
.
محفلی ساختهایم روشن از پرتو مهر سایبانش گل سرخ
بیریا همچو سپهر
ما در این محفل انس، در عبادتکده نورانی خود
شوق روحانی دیدار تو در دل داریم
.
.
.
ما در این محفل انس، در عبادتکده نورانی خود
از دورترین فاصلهها به هم رسیدیم
و تا اوج بودن با همیم
با حضورتان شادیمان را دو چندان کنید.
.
.
.
شاخ و دم که ندارد!
آدمیزاد احتمال دارد هر اشتباهی را مرتکب شود،
حالا مال ما یک کمی بد فرم تر بوده،
ازدواج کرده ایم!
شما هم خبطی مرتکب شوید،
بیایید دور هم، همدیگر را دست می اندازیم،
می خندیم،
حال می دهد به جان شما
.
.
.
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |